مدیران کوچک
حتما این مطلب را شنیده یا خوانده اید که اگر بدنبال خراب کردن کاری هستید و یا می خواهید امور سازمان یا واحدی را در سازمان با مشکل مواجه کنید؛ کارهای بزرگ را بدست آدمهای کوچک و کارهای کوچک را بدست آدمهای بزرگ بسپارید.
البته قطعا آدمهای کوچک توان انجام و مدیریت کارهای بزرگ را ندارند اما آدمهای بزرگ ممکن است اصل کار را خراب نکنند اما با بی انگیزگی پیشرفت کار و یا توسعه آن را متوقف کنند.
امروز یکی از دوستان مطلبی را عنوان کرد که ضمن تطبیق با معنی بالا ، خواندن آن خالی از لطف نیست:
نسبت مدیران با سازمانها مانند نسبت خورشید با انسانهاست، خورشید وقتی کم فروغ و در زمانهای طلوع و غروب قراردارد ( مانند مدیر ضعیف و کوچکی که بر سازمان مسلط نبوده و توانائی اداره سازمانهای بزرگ را ندارد) سایه انسانها را غیر واقعی نشان می دهد، در این زمانها سایه انسانهای کوچک بسیار بزرگتر از قد آنها بنظر می رسد، بنابراین امکان ارزیابی صحیح میزان واقعی قد (توانائیها، دانش، مهارت و توفیق در عملکرد) بین انسانها در این شرایط فراهم نخواهد بود و بسته به دوری و نزدیکی به خورشید سایه آنها تعیین می شود.
اما وقتی خورشید در اوج اقتدار و تابش قرار می گیرد و بر زمین مسلط می گردد (مانند مدیر بزرگ، قوی ، همه جانبه نگر، استراتژیست، دانا و مدبر) دیگر کسی نمی تواند با نازیدن به سایه غیر واقعی خود امتیاز بیشتری طلب کند. چراکه در این هنگام سایه همه واقعی می شود.
در بسیاری از سازمانها شرایط به گونه ای پیش می رود که بدلیل عدم توان مدیریتی و بزرگ منشی مدیر ، فرصت طلبان با نزدیکی به وی شرایط را غیر واقعی جلوه داده و بدنبال منفعت طلبی از قبال عدم آگاهی و تسلط بر سازمان برمی آیند.
تعالی سازمانی
محمد امامی:
در شعر زیر که در مردادماه ۱۳۸۴ سروده شده، به گونه ای مختصر سعی کرده ام ۹ معیار مدل تعالی سازمانی و ۴ منطق امتیازدهی معیارهای مزبور را که به منطق رادار معروف است مطرح کنم.
ساده سازی مفاهیم و فرهنگ سازی پیرامون اولویت های سازمانی یکی از زمینه هایی است که روابط عمومی می تواند و باید در آن نقش داشته باشد.
مفاهیم ثقیل و غیرقابل فهم، یکی از موانع مهم گسترش فرهنگ کیفیت و تعالی سازمانی است که با ساده سازی و روانسازی مفاهیم ثقیل در سازمان، مفاهیم توسط کارکنان بهتر فهمیده میشود و بستر مناسبی برای اجرای آن فراهم میآید.
با فهم موضوع و مفاهیم کیفی ، اعضای سازمان بهتر می توانند انتظارات مشتریان و شهروندان را به زبان فنی و تخصصی سازمان ترجمه کرده و برنامهریزیهای لازم را برای پاسخگویی به این نیازها و انتظارات طراحی و اجرا نمایند
عزم خود را جزم از بهر تعالی می کنیم .................. سازمان را از نقاط ضعف خالی می کنیم
کاستی را هر کجا یابیم ، آغازی بود ........................ فرصت بهبود باشد، وز پی اش رازی بود
در مسیر این تعالی راهها را طی کنیم ..................... سد و مانع گر هویدا گردد آن را پی کنیم
تا که ۹ معیار* را پوشش دهیم .................................. تن به کار و جوشش و کوشش دهیم
رهبری* ماموریتها و جهت تعیین کند .............................اولین معیار باشد، الگویی تامین کند
خط مشی* و راهبردی گر نباشد در میان ....................... سازمان قادر نباشد پی بگیرد آرمان
هر توان فردی و جمعی و هر شایستگی* .............. بهره باید جست از آن با دانش و بایستگی
از شراکتهای بیرونی* بباید سود جست ..................... تا به اجرا هر فرایندی نگردد زود سست
هر فرایندی* که طراحی، مدیریت شود ............................ باید از نوآوری، مملو ز کیفیت شود
خلق سازد ارزشی را از برای مشتری ............................. تا برآورده نماید خواستهای مشتری
از شکایات و ز ادراکات و هم تقدیرها* .................................. دائما اندازه گیری باید از تغییرها
در نتیجه، جامعه* هم مشتری و کارمند* ..................... پایش و اندازه گیری باید اندر سال چند
دستْ آوردِ کلیدیِّ عملکرد* و هدف ............................ در میان، معیارها را گوئیا همچون صدف
گر تعالی طلبی، از منطقش آگاه باش* ...................... از نتایج* تو مشو غافل، پیِ آن راه باش
پایداری، در عملکرد نکو حاصل شود ..................... هر هدف، تعیین ، هرکس سوی او نایل شود
در مسیر دستیابی بر نتایج، گوش دار .................... رویکردی* بایدت مطلوب و خوب ای هوشیار
نکته ای باشد مهم در رویکرد سازمان ........................ اینکه جاری سازد* آن را فرد فردِ سازمان
در تعالی، ارزیابی* گر بود در کارِ ما .......................... راست می گردد به گِردِ حقْ، نوکِ پرگارِ ما
پی نوشتها:
۱- ۹ معیار مدل تعالی سازمانی
۲- معیار اول: رهبری
۳- معیار دوم: خط مشی و استراتژی
۴- معیار سوم: کارکنان
۵- معیار چهارم: مشارکتها و منابع
۶- معیار پنجم: فرایندها
۷- معیار ششم: نتایج مشتری
۸- معیار هفتم: نتایج جامعه
۹- معیار هشتم: نتایج کارکنان
۱۰- معیار نهم: نتایج کلیدی عملکرد
۱۱- منطق امتیازدهی معیارهای تعالی سازمانی
۱۲- نخستین منطق:نتایج
۱۳- دومین منطق: رویکرد
۱۴- سومین منطق: جاری سازی
۱۵- چهارمین منطق: ارزیابی و بازنگری
علم بهتر است یا نفت؟
به گفته شليچر، به طور خلاصه در اقتصادهاي قرن بيست و يكم دانش و مهارت تبديل به پول رايج جهاني شده است،
اما هيچ بانك مركزي كه اين پول را چاپ كند وجود ندارد. هر كس مجبور است كه خود تصميم بگيرد چقدر پول چاپ خواهد كرد.
مسلما داشتن نفت، گاز و الماس خيلي خوب است. با وجود آنها فرصتهاي شغلي زيادي به وجود ميآيد،
اما در دراز مدت جامعه را ضعيف خواهندكرد؛ مگر اينكه براي ساختن مدارس و ايجاد فرهنگ يادگيري هميشگي استفاده شود .
شليچر ميگويد: چيزي كه شما را همواره به سمت جلو ميراند و باعث پيشرفت شما ميشود،
چيزي است كه خودتان آن را ساختهايد.
ادامه مطلب را می توانید در فایل زیر مطالعه کنید....