امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

فرارسیدن ماه مبارک رمضان فرصت ویژه ای در اختیار افراد قرار می دهد تا فارغ از همه امور روزمره و وابستگیهای ظاهری و غیر واقعی، نگاهی دیگر به خود بیندازد، برنامه زندگی خود را بازنگری کنند و رابطه اشان را با جهان هستی بازتنظیم نمایند. مدیریت امروزه پس از سالها ارائه مدل به این نتیجه رسیده که بهترین روش برای اداره و کنترل بهینه سازمانها و نیل به اهداف، خود کنترلی و همراستا نمودن اهداف فرد و سازمان است. یکی از مهمترین بخشهای این مدلها ارزیابی، بازنگری و بهبود مستمر است، درست همان کاری که انسان در مدل چرخه ای زندگی در ماه رمضان انجام می دهد، ارزیابی عملکرد گذشته ، بازنگری در فرآیند زندگی و بهبود روشها، عادات و منشهای رفتاری.

بنابراین بنظرم سازمانها نیز بطور مستمر و حتی کمتر از یکسال نیاز به داشتن فرصت رمضان هستند تا فارغ از ادامه روندهای روزانه به خود بیایند و بدانند چگونه باید:

سرنوشت را از سر، نوشت!

رمضانتان پر دستاورد باد!

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 نظر)

امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

دو روز آخر هفته گذشته ( پنج شنبه و جمعه 14 و 15 مردادماه 1389 ) با برنامه ریزی قبلی در هتل توچال اقامت داشتیم، لباس متحد الشکل، حضور روان تحلیلگر خوش بیان (آقای سهیل رضائی ) و کارگردان نام آشنای سینما (آقای ابراهیم حاتمی کیا)، حرکت با تله کابین، تغییر محسوس فشار و البته هوای بسیار پاک و خنک از ویژگیهای بارز این تور سازمانی بود که باهدف ایجاد انسجام سازمانی، توسعه مشارکت، ایجاد ارتباطات صمیمانه، آموزش ارتباطات موثر و خودشناسی و تغییر در فضای شغلی با حضور 42 نفر از مدیران ارشد، میانی و سرپرستان شرکت ماشینهای اداری خوارزمی طراحی و اجرا شد.

فارغ از پرمحتوا بودن این تور دو روزه که اطلاعات بسیاری را به همراه داشت، بازیهای مناسب تدارک دیده شده، توانست مهمترین مفاهیم سازمانی را به مشارکت کنندگان القاء نماید.

یکی از این بازیها، بیشتر از بقیه توجه من را به خود جلب نمود و من نام آن را بازی اعتماد، فشار گذاشتم. بازی همانطور که در تصویر دیده می شود به این شکل بود که تعدادی از همکاران در یک صف ایستاده و دست خود را پشت شانه های فرد جلوئی می گذاشتند بنحویکه اگر فرد جلوئی خود را بدون هیچ کوششی برای نگهداری رها می کرد فرد پشتی باید مانع افتادن وی می شد، اوج این بازی وقتی اتفاق می افتاد که همه نفرات بدون هیچ کوششی برای نگهداری خود و فرد جلوئی به عقب رها می کردند. تصور کنید چه فشاری به آخرین فرد وارد می شد و فی الواقع وی نمی توانست مانع سقوط همه شود.

بدرستی این صف - زنجیر نشانگر سلسله مراتب سازمانی است، فرد جلوئی پائین ترین کارمند در سلسله مراتب است و به ترتیب سرپرستان، مدیران صف، مدیران ستاد، معاونین و بالاخره مدیر عامل قرار دارد. مدیر عامل فردی است که حداکثر اعتماد را به سایرین می کند و برعکس در صورتیکه سایرین تلاشی برای ایفای وظایف خود و مسئولیت پذیری نداشته باشند، باز مدیر عامل است که بیشترین فشار را تحمل خواهد کرد، بعضا دیده می شود که در سازمانها مدیر عامل حتی وظایف پائین ترین رده سلسلمه مراتب را نیز برعهده می گیرند و با وجود ساعتها کار و تلاش بیشترین فشار ناشی از عدم پیشرفت امور و نتیجه نگرفتن بر آنها وارد می شود.

آیا نقش مدیران ارشد سازمان که مجبورند بیشترین اعتماد را به زیردستان خود بکنند، تحمل بالاترین سطح از فشار است. پس نقش اصلی ایشان که برنامه ریزی کلان، توسعه و بهبود سازمانی، جذب، سازماندهی و تخصیص منابع، ارتقاء بهره وری و ایجاد فرآیندهای اثربخش است، چگونه باید ایفا شود.

بنظر می رسد مدیران ارشد خود موجد چنین فشاری برای خود هستند، چراکه باید همواره نسبت به ارتقاء و تغییر سلسله مراتب بیندیشند، افرادی که شایسته دریافت اعتماد نیستند را کنار بگذارند و افرادی را جایگزین کنند که بتوان بالاترین سطح اعتماد را به آنها مبذول داشت.

آیا اعتماد یعنی دوستی، رفاقت و هماهنگی؟

بنظرم اعتماد در اینجا به معنای برخورداری از دانش، مهارت، شایستگی شغلی و سازمانی ، تعلق و اعتقاد به مشارکت، انگیزه همکاری و مهمتر از همه وفاداری به اهداف مدیر ارشد.

واقعیت این است که قدرت یک زنجیر متناسب با قدرت ضعیف ترین حلقه آن است و اگر حتی یکنفر در زنجیره سلسله مراتب ضعیف عمل کند (عمدا یا سهوا) باعث اتلاف منابع و کاهش قدرت رهبری می شود.

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 نظر)

امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive


دختر كوچكي هر روز پياده به مدرسه مي رفت و بر مي گشت .
با اينكه ها آن روز صبح هوا زياد خوب نبود و آسمان نيز ابري بود ،
دختر بچه طبق معمولِ هميشه ، پياده بسوي مدرسه راه افتاد.
بعد از ظهر كه شد ،‌هوا رو به وخامت گذاشت و طوفان و رعد و برق شديدي درگرفت.
مادر كودك كه نگران شده بود مبادا دخترش در راه بازگشت از طوفان بترسد
يا اينكه رعد و برق بلايي بر سر او بياورد ، تصميم گرفت كه با اتومبيل بدنبال دخترش برود .
با شنيدن صداي رعد و ديدن برقي كه آسمان را مانند خنجري دريد ،
با عجله سوار ماشينش شده و به طرف مدرسه دخترش حركت كرد.
اواسط راه ، ناگهان چشمش به دخترش افتاد كه مثل هميشه پياده به طرف منزل در حركت بود ،
ولي با هر برقي كه در آسمان زده ميشد ، او مي ايستاد ، به آسمان نگاه مي كرد و لبخند مي زد
و اين كار با هر دفعه رعد و برق تكرار مي شد.
زمانيكه مادر اتومبيل  خود را به كنار دخترك رساند ، شيشه پنجره را پايين كشيد و از او پرسيد
:" چكار مي كني ؟ چرا همينطور بين راه مي ايستي؟"
دخترك پاسخ داد،" من سعي مي كنم صورتم قشنگ بنظر بيايد، چون خداوند دارد مرتب از من عكس مي گيرد."

باشد كه خداوند همواره حامي شما بوده و هنگام رويارويي با طوفانهاي زندگي كنارتان باشد.
در طوفانها لبخند را فراموش نكنيد.

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 نظر)

امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

در سفر اخیر به استانبول بر خلاف تصویری که در سفرهای سالهای قبل از این شهر داشتم ، شاهد تحول جدی و همه جانبه شدم ، کم کم ریشه های توسعه اقتصادی به بخش فرهنگی جامعه نیز رسوخ نموده است ، مردم ترکیه نیز در حال دگرگونی هستند، به راستی با وجود اینکه ایران زودتر از سایر کشورهای منطقه پا در مسیر توسعه اقتصادی نهاده است، چرا هم اکنون نتوانسته است به اهداف توسعه دست یابد، آیا هم و غم جدی برای توسعه در کشور ما وجود دارد؟ آیا افرادی که اعتقاد جدی به توسعه دارند، اجازه ظهور و بروز و یا حتی ماندگاری مدیریتی دارند؟

بنظر می رسد توسعه عملی به شیوه ای از توسعه گفته می شود که منافع ملی در اولویت قرار می گیرد، افراد توسعه مدار می توانند به مصادر حکومتی دست یابند، زیرساختهای توسعه سالهاست در کشور ایجاد شده است، دموکراسی تداوم می یابد، سیاست گذاران تعادل مناسبی بین منابع ملی ایجاد می کنند.

اما توسعه کلامی به شیوه ای از توسعه اطلاق می شود که سردمداران کشور دائما وعده و وعید می دهند، منافع ملی اولویت ندارد، افراد توسعه یافته و فرهیخته جائی در اداره کشور ندارند، برنامه ای درازمدت و استراتژیک برای اداره کشور وجود ندارد و یا اگر دارد کسی به آن عمل نمی کند و بالاخره باری به هر جهت اقداماتی برای گذران امور انجام می شود.

بنابراین در یک کلام توسعه عملی، شیوه ای دقیق از تبلور مدیریت است و توسعه کلامی تبلور واقعی عدم مدیریت!!!!  

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 نظر)

امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

یک مصاحبه هیجان انگیز

آیا واقعا در کشور مشکل اشتغال وجود دارد؟

رزومه استخدامی را بررسی می کنم . بسیار پرطمطراق و کامل و جامع است، همه دوره های آموزشی را گذرانده ، مدارک تحصیلی مناسبی دارد ، در زمینه شغل مورد نظر تجربیات کاملی دارد و هر چه مرا اغناء می کند که ایشان برای یکی از مشاغل مدیریت ارشد فرد کاملی است دیده می شود. اما سازمان من نیاز به یک کارشناس متخصص دارد، به هر حال با شک و تردید و احتمال اینکه وی به علت شغل کارشناسی که می خواهم پیشنهاد دهم ناراحت شود با وی تماس می گیریم و برای جلسه مصاحبه قرار می گذاریم ، چند نفر متخصص و مدیر برای جلسه خود را آماده می کنیم تا بتوانیم با وی مصاحبه خوبی ترتیب دهیم .

جلسه آغاز می شود از وی می خواهیم اندکی خود را معرفی نماید ، می گوید از کجا ؟ می گوئیم ، از هر کجا که خودت ترجیح می دهی . ولی نمی داند از کجا !!!!!!!!

سئوالات بعدی شروع می شود و این ضرب المثل معروف به ذهنم متبادر می شود که تا مرد سخن نگفته باشد ، عیب و هنرش نهفته باشد.

فهمیدیم که ایشان را می توان به عنوان کارآموز استخدام کرد و شاید پس از 2 سال تبدیل به یک کارشناس شود.!!!!!!!!!!!!

راستی معضل اشتغال در کشور ایران چیست ؟

آیا نبود شغل است؟

تجربه من در چند سال گذشته که حداقل در هفته در چند مصاحبه استخدامی حضور دارم نشان می دهد که واقعا مشکل کشور نبود شغل نیست ، نبود نیروی کارشناس و متخصص است .

باور کنید که برای استخدام برای شغلی معمولی نفرات زیادی را مصاحبه می کنیم ولی دریغ از یک نیروی مناسب.

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 نظر)

مطالب تصادفی

معرفی کتاب مدیریت مالی

21-07-1389

معرفی کتاب مدیریت مالی

دیباچه در عصری زندگی می‏کنیم که اندیشه‏ی"می‏دانم چه می‏خواهم و اکنون آن را می‏خواهم" حکم فرما است . زمان غذاهای آماده و دل‏مشغولی‏های فوری است . زمان تقدم خود بر...

ادامه

کدام شرکتها نابود می شوند؟

22-09-1389

جمله معروفی از پیتر دراکر بیان می دارد که " شرکتهای عصر حاضر دو دسته اند؛ شرکتهائی که به فعالیت ادامه می دهند و شرکتهائی که نابود می شوند" در تفسیر...

ادامه

بز درون ما چیست؟

09-10-1391

هر یک از ما بزی داریم این چنین روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند. در یكی از سفر هایشان در بیابانی گم شدند و تا آمدند راهی پیدا كنند...

ادامه
Go to top