امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

موسسات تحقیقاتی مدیریتی مانند " هاروارد بیزینس مانیتور" همه ساله با بررسیهای میدانی ، علمی و مصاحبه با مدیران با تجربه تلاش می کنند تا به معرفی اشتباهات رایج بین مدیران بپردازند، در ادامه پانزده اشتباه مهلک به ترتیب آمده است:

1. نداشتن هدف، برنامه و چشم انداز مشخص

2. نداشتن نظم در کارها و زمان 

3. بی توجهی به قوانین و مقررات 

4. خودمحوری و اعتقاد نداشتن به مشورت در تصمیم گیری 

5. اعتماد نکردن به کارکنان و تقسیم کار

6. عدم استفاده از مدیران شایسته به جای افراد نزدیک و تملق گو

7. بی توجهی به موفقیت و پیشرفت های کاری کارکنان 

8. دور بودن از کارکنان و اختصاص ندادن وقت خود به آنها 

9. جدیت بیش از اندازه در مدیریت و برخورد با کارکنان 

10. مقاومت در مقابل تغییر

11. امتناع از فراگیری آموزش های جدید برای خود و کارکنان 

12. عدم ثبات در تصمیمات و نپذیرفتن اشتباهات 

13. مقایسه کارکنان با یکدیگر 

14. نداشتن سیستم نظامند برای استخدام کارکنان در مجموعه 

15. عدم بررسی عملکرد سازمان و ارزشیابی 

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (2 نظر)

امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 4.10 (5 نظر)

امتیاز کاربران

Star ActiveStar ActiveStar ActiveStar InactiveStar Inactive

مطلب زیر در خصوص بیمه های زندگی که هفته جاری در نشریه پیام بیمه شرکت بیمه ایران به چاپ رسیده است، برای مطالعه تقدیم می گردد.

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (1 نظر)

امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

  

"بی‌شعوری" به بازار آمد!

نویسنده در این کتاب با شوخ طبعی و بیان برخی نکات واقعی نظریه من درآوردی خودش را مطرح می کند: بی‌شعوری یک بیماری مسری است و دارد دنیا را تهدید می کند!

به گزارش خبرآنلاین، چاپ چهارم کتاب «بیشعوری» با عنوان فرعی راهنمای عملی شناخت و درمانِ خطرناک ترین بیماری تاریخ بشریت نوشته خاوير كرمنت با ترجمه محمود فرجامی از سوی انتشارات تیساروانه بازار نشر شد.

این کتاب درباره بی‌شعوری در دوره معاصر است و تاثیر عمیقی که بی‌شعورها با نفوذ در اجتماع، سیاست، علوم، تجارت، دین و امثال اینها در دنیای معاصر می گذارند. به نظر نویسنده، بی‌شعورها احمق نیستند، اتفاقا بیشتر آنها نابغه اند؛ اما نابغه هایی خودخواه؛ مردم آزار، با اعتماد به نفس بالا و البته وقیح که نتیجه تیزبازی هایشان در نهایت به ضرر خودشان و اطرافیانشان می شود.

نویسنده با شوخ طبعی و یک عالمه ماجراهای ساختگی (اما در واقع بسیار شبیه به اتفاقاتی که هر روز دور و بر ما می افتد) نظریه من درآوردی خودش را مطرح می کند: بی‌شعوری یک بیماری مسری است و دارد دنیا را تهدید می کند! باید کاری کرد والا بی‌شعورها دنیا را نابود می کنند.

آیا از اینکه همسایه‌تان زباله‌هایش را در جوی آب می‌ریزد عصبانی هستید؟ آیا تابه‌حال پیش آمده که در اداره‌ای برای گرفتن یک امضا روزها و ساعت‌ها در آمدوشد باشید؟ آیا احساس می‌کنید برخوردهای رئیس‌تان با شما توهین‌آمیز است؟ تابه‌حال دلتان ‌خواسته یک صندلی را بر فرق پزشکی بکوبید که وقتی بعد از ساعت‌ها انتظار و پرداخت حق ویزیت کلان موفق به دیدارش شده‌اید، بدون آنکه اجازه بدهد در مورد بیماری‌تان توضیحی بدهید شروع به نوشتن نسخه کرده ‌است؟ آیا از دیدن مجری‌های تلویزیون عصبی می‌شوید؟ آیا با شنیدن حرف‌های سیاستمداران دچار رعشه و ناسزاگویی می‌شوید؟ و...اگر پاسخ‌تان به این پرسش‌ها مثبت است، این کتاب برای شماست؛ زیرا شما با بی‌شعورها سروکار دارید و این کتاب درباره پدیده بی‌شعوری در جوامع کنونی است که راهنمای عملی ارزشمندی برای شناخت و درمان بی‌شعوری، خطرناک‌ترین بیماری تاریخ بشریت و نحوه رفتار با مبتلایان به این بیماری است. اما اگر پاسختان به پرسش‌های بالا منفی است، احتمالاً خطر جدی‌تری شما را تهدید می‌کند...

خاویر کرمنت در این کتاب طنزآمیز مدعی می‌شود که بی‌شعوری (Assholism) یک بیماری و اعتیاد است و نه نوعی بداخلاقی یا سوءرفتار. بعد در قالب یک پزشک که شناخت و درمان بی‌شعورها را کار خود قرار داده با نظیره‌نویسی کتاب‌های عامه‌پسند روانشناسی به معرفی بی‌شعوری از زوایای مختلف می‌پردازد. نشانه های بیشعوری

در بخشی از کتاب درباره نشانه های بی شعوری می خوانیم:

اپیدمولوژی بی‌شعوری نشان می دهد که افراد بسیاری در معرض ابتلا به بیماری بی‌شعوری قرار دارند. نتایج تحقیقات گوناگون نشان می دهدکه بی شک در میان کسانی که مدرک دکتری روان شناسی دارند نیز تعداد زیادی بی‌شعور وجود دارد.

مانند بسیاری از بیماری ها، بی‌شعوری هم ممکن است به ارث برسد. بسیاری از بی‌شعورها این بیماری را از پدر یا مادرشان به ارث برده اند.

بیشتر بی‌شعورها را می توان از روی رفتار تهاجمی و اخلاق قلدر مآبانه شان شناخت. اگر با گردن کلفتی و ترساندن دیگران نتوانند کارشان را به انجام رسانند، حقه سوار می کنند یا قانون و مقررات را طوری انگولک می کنند تا نتیجه اش به نفع شان شود. مثل تمام اعتیاد ها، مساله انکار در بی‌شعوری هم مساله مهمی است. آنها قبول نمی کنند که باید مسئولیت پذیر باشند و یا دست کم زیر حرفشان نزنند و حاضر به پذیرش اشکال و اشتباه در کارشان باشند.

بی‌شعورها قواعد نا نوشته ای دارند که بر طبق آن رفتار می کنند:

- تمام مشکلات را دیگران به وجود آورده اند.

 - اصلاً نیازی به ریشه یابی مشکلات نیست، فقط یکی را پیدا کن که تقصیر را گردنش بیندازی.

 - کم نیاور، تمام کاستی ها و خطاها را می توان در پشت نقابی از وقاحت و گستاخی پنهان کرد.

 - اگر از قانونی خسته شدی، مطابق نیازت یکی دیگر بساز، اما به محض آنکه به خواسته ات رسیدی آن را هم نقض کن.

 - بی‌شعورها کسانی اند که فکر می کنند قانون در رابطه با آن ها تعریف و معین می شود و آن ها تافته های جدا بافته ای اند که حق انجام هر کاری را که اراده کنند دارند. بیشعوری مرض وقاحت و سوء استفاده از دیگران است. مشکل درمان بی‌شعوری آن است که آدم بیشعور معمولاً قبول نمی کند بیشعور است. اگر هم عاقبت قبول کند، باز هم تمایل دارد تقصیر آن را به گردن دیگران بیندازد.

 - از سوی دیگر، این بیماری به شدت واگیر دارد، تا آنجا که حتی ممکن است یک درمان گر قوی و با اراده، به راحتی تحت تاثیر استدلال ها و دفاعیات یک بی‌شعور قرار گیرد و تا آنجا پیش رود که بعد از مدتی او هم مثل بی‌شعورها رفتار کند!

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 3.75 (2 نظر)

امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

مغز انسان توان به خاطر سپردن و یادآوری تعداد رویدادهای کمی را در خاطره کوتاه مدت دارد.

روزانه هر یک از ما با تعداد زیادی حوادث، اطلاعات، داده و تصاویر و ... روبرو می شویم اما تنها اندکی از آنها در حافظه کوتاه مدت ما می مانند و بخش اندکی از آن متناسب با میزان اهمیت و تمرکز به حافظه بلند مدت منتقل می شوند.

یکی از عواملی که باعث می شود مطالب ، رویدادها و تصاویر به حافظه بلند مدت منتقل شوند تکرار است.

براین اساس چگونه می توان اعتماد داشت که بالاخص در مشاغل و امور روزانه پرکار و مواجه با حجم زیادی از رخداد همه مطالب را به ذهن بسپاریم و به موقع برای آن برنامه ریزی کنیم.

یکی از بهتریم روشها برای این مهم : نوشتن است.

نوشتن مزایای زیر را به همراه دارد:

1. در موقع نگارش علاوه بر گوش حواس دیگر مانند چشم و لامسه را هم درگیر می کند 

2. بخشهای مختلف مغز که به ادراک از طریق حواس می پردازند درگیر می شوند

3. موجبات تکرار همزمان را فراهم می کند، چون هم می شنویم و هم میبینیم و هم تلاش می کنیم صحیح نکته برداری کنیم

4. امکان مراجعه مجدد را به مطالب را فراهم می کند 

5. باعث جلوگیری از اشتباه و خطا در دفعات بعدی و پیگیری موضوع می شود

6. فرآیند یادگیری را تسهیل می کند

7. امکان انتقال به حافظه بلند مدت را ایجاد می کند

به همین خاطر از نوشتن به " معجزه " یاد می شود

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (1 نظر)

مطالب تصادفی

بز درون ما چیست؟

09-10-1391

هر یک از ما بزی داریم این چنین روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند. در یكی از سفر هایشان در بیابانی گم شدند و تا آمدند راهی پیدا كنند...

ادامه

موجودیت سازمان

09-07-1390

برخی افراد به این تصور اشتباه معتقدند که افرادند که سازمانها به آنها وابسته اند و بدون آنها سازمانها نمی توانند به حرکت خود ادامه دهند ولی واقعیت این است...

ادامه

دانش ؛ برگ تمایز امروز سازمانها

29-08-1389

دانش ؛ برگ تمایز امروز سازمانها

جمعه گذشته بازدیدی از یکی از مزارع کشت آلوئه ورا داشتم؛ یکی از دوستان بر اساس تحقیقاتی که انجام داده است، اقدام به کاشت این گونه گیاهی نموده است. آلوئه ورا...

ادامه
Go to top