IFRS و مزایا و چالش های پیدا و پنهان آن
نوشته شده توسط اکبر افتخاری« به نام خدا »
همسانسازی استانداردهای بینالمللی در اقتصاد جهانی ضروری است. حداقل از جنبه نظری این توافق وجود دارد که داشتن مجموعه واحدی از استانداردهای با کیفیت بالا، منافع سرمایهگذاران را تأمین میکند و هزینههای دسترسی به بازارهای سرمایه در سراسر جهان را کاهش میدهد. در یک بازار سرمایه یکپارچه، منطق وجود مجموعه واحدی از استانداردها آشکار است زیرا که این مجموعه واحد، مقایسهپذیری و درک گزارشگری مالی را بهبود میبخشد. حسابداری زبانی مشترک است و جهانیسازی فعالیتهای مالی بهطور فزایندهای نیازمند استفاده از این زبان مشترک است. استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی (IFRS)، همان زبان مشترک برای جهانیسازی فعالیتهای مالی است.
استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی (IFRS)، به مجموعهای از استانداردهای حسابداری گفته میشود که توسط هیات استانداردهای حسابداری بینالمللی(IASB) تدوین شدهاند. با پذيرش IFRS، یک شرکت میتواند صورتهای مالی خود را با اصول مشابه به شرکتهای رقیب خارجی ارائه کند. در نتیجه قابلیت مقایسه بین اطلاعات این شرکتها وجود داشته و علاوه بر آن شرکتهای مادری که شرکتهای تابعه آنها در سایر کشورهایی وجود دارند که IFRS را پذیرفتهاند قادر خواهند بود تا یک زبان مشترک حسابداری داشته باشند. همچنین بکارگیری IFRS میتواند برای شرکتهایی که قصد افزایش سرمایهگذاری خارجی خود را دارند، سودمند باشد.تا به حال
سه دستاورد مهم به کارگیری IFRS را میتوان به صورت زیر عنوان نمود :
1- افزایش شفافیت: استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی (IFRS)، باعث افزایش قابلیت مقایسه و کیفیت صورتهای مالی میشوند و به سرمایهگذاران و سایر مشارکتکنندگان بازار در اتخاذ تصمیمات آگاهانه اقتصادی کمک میکنند.
2- تقویت پاسخگویی: استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی (IFRS)، با کاهش شکاف اطلاعاتی بین دارندگان اطلاعات و سرمایهگذاران، موجب تقویت پاسخگویی میشوند. استانداردهای مذکور، به عنوان منبع اطلاعات قابل مقایسه جهانی، برای قانونگذاران نیز اهمیت ویژهای دارند.
3- مشارکت در کارایی اقتصاد: استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی (IFRS)، با کمک به سرمایهگذاران درشناسایی فرصتها و تهدیدهای سرمایهگذاری در سر تا سر جهان، موجب تخصیص بهینه منابع میشوند. برای شرکتها نیز، استفاده از یک زبان حسابداری قابل اعتماد، هزینه سرمایه و هزینههای گزارشگری بینالمللی را کاهش میدهد.
علیرغم اینکه طبق استراتژی کلی و رویۀ موجود، استانداردهای کشور عمدتاً برگرفته از استانداردهای بینالمللی هستند و با وجود هماهنگیِ اغلبِ استانداردهای موجود با استانداردهای متناظر آنها (در مقطع تدوین استاندارد ملی)، از منظر بینالمللی چنین دیدگاهی نسبت به استانداردهای ما وجود نداشته و در حال حاضر تفاوتهای بین استانداردهای ملی و بینالمللی به حدی رسیده است که سوالاتی چون پذیرش یا عدمپذیرش استانداردهای بینالمللی مطرح میگردد. با توجه به بررسی انجام شده، بنظر میرسد این امر ناشی از موارد زیر میباشد:
1- برای تعداد زیادی از استانداردهای بینالمللی (16 استاندارد)، همچون پرداخت مبتنی بر سهام، قراردادهای بیمه، مالیات بر درآمد، صورتهای مالی تلفیقی، اندازه گیری ارزش منصفانه و ... هنوز استاندارد متناظر ارائه نشده است.
2- تعداد زیادی از استانداردهای بینالمللی ویرایش یا حتی برخی حذف شدهاند، اما استاندارد متناظر آن در ایران که قبلاً معادل یا مشابه نسخۀ بینالمللی بوده، بطور متناسب مورد بازنگری قرار نگرفته و در نتیجه در حال حاضر مغایرتهایی وجود دارد ( 29 استاندارد؛ همچون صورت جريان وجوه نقد، حسابداری سرمایهگذاریها، نحوه ارائه صورتهاي مالي، نحوه ارائه داراییهای جاری و بدهیهای جاری، حسابداری کمکهای بلاعوض دولت و موارد افشای کمکهای دولت و ....)
3- عدموجود منشور مدون و رسمی که در آن به صراحت اعلام شده باشد که مبنای تدوین استانداردهای کشور، استانداردهای بینالمللی است.
4- نحوۀ نگارش و ارائه استانداردها بهگونهایست که بهخوبی گویای میزان مطابقت با استانداردهای بینالمللی نیست.
5- در موارد بسیار محدودی نیز ممکن است در حال حاضر امکان اجرای استانداردهای بینالمللی فراهم نباشد که در خصوص این دسته از موارد باید بررسی دقیق انجام شده و راهکارهای مناسب اتخاذ شود.
چالش های اجرای IFRS در ایران :
ازجمله مباحث اصلی و کلیدی در اجرای این استاندارد، تبدیل یا کانورت از سیستمهای گزارشگیری قبلی و انتقال به این استاندارد میباشد. انتقال از یک چارچوب حسابداری به یک چارچوب دیگر یک قدم بزرگ بوده و ملاحظات خاصی جهت ایجاد اطمینان از قابل حصول بودن اطلاعات سیستمهای قبلی در صورتهای مالی حاصل از این استاندارد را میطلبد. مهمترین ملاحظات در انتقال به استاندارد بینالمللی گزارشگیری عبارتنداز:
– بررسی اثر استانداردهای جدید بر روی حوزههای خاص و پیچیده از قبیل مالیات و ابزارهای مالی
– در برگرفتن موضوعات حسابداری ویژه هر صنعت
– چگونگی تأثیرگذاری بر سود و معیارهای عملکردی قابلبیان در گزارشات
– اطمینان از کمیت و کیفیت نیروهای با مهارت خاص برای اجرای فرآیندهای انتقال به IFRS و اجرای تغییرات متناسب در ساختار سازمانی
لحاظ نمودن این موارد در پیادهسازی IFRS نیازمند توجه و بررسی به حوزههای چالشبرانگیز در هر کسبوکار است. چهار حوزه مطرح شده مهم برای صنایعی که این استاندارد را پیادهسازی میکنند (بهویژه بانکها)، عبارتنداز: شیوههای حسابداری و گزارشگیری، سیستمها و فرآیندها، افراد و کسبوکار میباشد.
1- شیوه های حسابداری و گزارشگیری :
اولین و مهمترین حوزه کلیدی برای اجرایIFRS، تشخیص، تجزیهوتحلیل عمقی تفاوتها و شکافهای بین اصول پذیرفتهشده حسابداری هر سازمان (GAAP) و IFRS میباشد. چالشهای مطرح در حوزه حسابداری در انتقال به IFRS، تحت عناوینی نظیر سیاستها و فرآیندهای حسابداری، تأثیر پیادهسازی این استاندارد بر گزارشگیری حقوقی، طراحی و تعیین الگوهای گزارشگیری مالی، هزینه انتقال به این استاندارد، تجزیهوتحلیل و همچنین تعیین الزامات افشاء اطلاعات بوده که تعیین دامنه و محدوده هریک برای تهیه گزارشات IFRS الزامی و برای بانکها بهعنوان یک چالش، عمدتاً مانع از اجرای کارای این استاندارد میگردد. آموزش مالی و مدیریت ریسک به کارکنان، استفاده از مشاوران خبره در این زمینه و حتی برونسپاری به شرکتها و سازمانهایی که حوزه فعالیت آنها مباحث گزارشگیری و حسابداری است بهعنوان راهکارها رفع این موانع مطرح شده است.
۲- سیستمها و فرآیندها
پیادهسازیIFRS، از طریق تسهیل تصمیمات فنی و استراتژیک وابسته به سیستمهای اطلاعاتی و پشتیبانی فرآیندهای مختلف که نیازمند گزارشگیری هستند، منجر به حذف هزینههای غیرضروری و ریسکهای نشأتگرفته از دوبارهکاریهای ممکن در سیستمها و فرآیندهای بانکها میگردد. با اجرای این استاندارد بیشتر فرآیندهای جدید اتوماتیک شده و مشکلات روزانه کمتر میشود. اما پیادهسازی IFRS با چالشهایی در حوزه سیستمها و فرآیندها روبرو بوده که بهشدت وابسته به فاکتورهای ذیل وابسته میباشد:
– آیا بانک از سیستم برنامهریزی منابع سازمانی (ERP) استفاده میکند یا خیر؟ زیرا عمده سیستمهای برنامهریزی منابع سازمانی قادر به مدیریت حسابداری سیستمهای مختلف بهصورت موازی بوده و وجود آن در سیستم بانکی، انطباقپذیری بیشتری بین سیستمهای حسابداری و IFRS ایجاد میکند.
– آگاهی نسبت به ارزش و حجم سیستمهای داخلی که نیازمند گزارشگیری مالی هستند.
– تعیین سطح بومیسازی: هر اندازه یک سیستم بیشتر بومیسازی شده باشد فرآیندهای تبدیل به IFRS مستلزم طرح و برنامه بیشتری است.
– آگاهی نسبت به تعداد سیستمهایی که نیازمند گزارشگیری مالی هستند: تعداد زیاد سیستمهای نیازمند بهروزرسانی معنادار برای اهداف تلفیق و یکپارچهسازی در پیادهسازی IFRS میباشد.
بسیاری از بانکها با شمار زیادی فرآیند در گزارشات محصولی و منطقهای روبرو بوده که با توجه به وسعت سیستمهای نیازمند گزارشگیری در صنعت بانک، اکثر این فرآیندها مستلزم تحلیل و طراحی مجدد تحت IFRS هستند. همچنین گستردگی تفاوت سیستمهای اطلاعاتی جهت گزارشگیری در سازمانها، منجر به پیچیدگی رفتاری در رابطه با هر سیستم میگردد. عدم وجود رفتار واحد در برابر سیستمهای یک نهاد انتقال به IFRS را پیچیده مینماید. علاوه بر این برخی دیگر از چالشهای مطرح در این حوزه عبارتنداز:
– امکان عدم سازگاری سیستمهای core banking با این استانداردها
– جستجوی برای یافتن سیستمهایی سازگار و هزینههای محتمل
– عدم پشتیبانی فرایندهای داخلی توسط این استاندارد
– وجود خلأهای اطلاعاتی
– ارزیابی تأثیر بر نظارت (بهویژه در مواردی که نظارت داخلی بهعنوان یک ضرورت تعیین شده است)
– طراحی نمودار (chart) حسابها با توجه به نیازهای حسابداری IFRS
۳- کسبوکار
پیادهسازی IFRS برای سازمانهایی نظیر بانکها که محوریت اصلی فعالیتش بر سودآوری و بازده سهامداران و همکاران تجاری است، اهمیت زیادی دارد. زیرا بانکها ملزم به اطلاعرسانی جنبههای مختلف فعالیتهای خود به مشتریان و سهامداران میباشند. لذا علاوه بر حفظ منافع کلی، لازم است سهامدار و مشتریان از عدم وجود هیچگونه ضرری در پیادهسازی IFRS بر داراییهایشان اطمینان خاطر داشته باشند.
۴- افراد درگیر در اجرا و تغییرات IFRS
وقتی گزارشات یک بانک برای اولین بار تحت استاندارد IFRS درمیآید، آمادهسازی صورتهای مالی مستلزم دانش IFRS جهت درخواست، ایجاد و تفسیر گزارشات توسط تیم گزارشگیری IFRS میباشد. بنابراین قبل از اجرای این استاندارد لازم است برنامهریزی و آموزشهایی برای افراد درگیر در تغییرات صورت پذیرد.
منابع :
1- وب سایت سازمان بورس و اوراق بهادار، آشنایی با IFRS، خرداد 1395