حد بی کفایتی
نوشته شده توسط اکبرافتخاریبا ذکر این نکته که ضرب المثل محل مناقشه نیست و پوزش از لحن متن !
یک روز حکیمی برای تعمیر بام خانه خود مجبور شد، مصالح ساختمانی را بر پشت الاغ بگذارد و به بالای بام ببرد. الاغ هم به سختی از پله ها بالا رفت. حکیم مصالح ساختمانی را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پایین هدایت کرد. حکیم نمی دانست که خر از پله پایین نمی آید. هر کاری کرد الاغ از پله پایین نیآمد. حکیم الاغ را رها کرد و به خانه آمد تا استراحت کند.
در همین زمان دید الاغ دارد بالا و پایین می پرد. وقتی که دوباره به پشت بام رفت، می خواست الاغ را آرام کند که دید الاغ به هیچ وجه آرام نمی شود. برگشت، بعد از مدتی متوجه شد که سقف اتاق خراب شده است و پاهای الاغ از سقف چوبی آویزان شده، بالاخره الاغ از سقف افتاد و مرد.
اینجا بود که حکیم گفت : اگر خر به جایگاه رفیع و پست مهمی برسد هم آنجا را خراب می کند و هم خودش را می کشد.
در ادبیات علم مدیریت موضوعی به نام حد بی کفایتی مسئولیت وجود دارد، بنظرم این ضرب المثل به زبان بسیار شیوائی این موضوع را تبیین کرده است!
دیدگاهها
مهندس گفت: «حدود 75000 دلار در سال، بسته به اینكه چه مزایایی داده شود.»
مدیر منابع انسانی گفت: «خب، نظر شما درباره 5 هفته تعطیلی، 14 روز تعطیلی با حقوق، بیمه كامل درمانی و حقوق بازنشستگی ویژه و خودروی شیك و مدل بالا چیست؟»
مهندس جوان از جا پرید و با تعجب پرسید: «شوخی میكنید؟ »
مدیر منابع انسانی گفت: «بله، اما یادت باشه اول تو شروع كردی.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا