امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

كمانگير پير و عاقلي در مرغزاري در حال آموزش تيراندازي به دو جنگجوي جوان بود. در آن سوي مرغزار نشانه ي كوچكي كه از درختي آويزان شده بود به چشم مي خورد. جنگجوي اولي تيري را از تركش بيرون مي كشد. آن را در كمانش مي گذارد و نشانه مي رود. كماندار پير از او مي خواهد آنچه را مي بيند شرح دهد.

مي گويد: «آسمان را مي بينم. ابرها را. درختان را. شاخه هاي درختان و هدف را.» كمانگير پير مي گويد: «كمانت را بگذار زمين تو آماده نيستي.»

جنگجوي دومي پا پيش مي گذارد .كمانگير پير مي گويد: «آنچه را مي بيني شرح بده.»

جنگجو مي گويد: «فقط هدف را مي بينم.»

پيرمرد فرمان مي دهد: «پس تيرت را بينداز. تير بر نشان مي نشيند.»

پيرمرد مي گويد: «عالي بود. موقعي كه تنها هدف را مي بينيد نشانه گيريتان درست خواهد بود و تيرتان بر طبق ميلتان به پرواز در خواهد آمد.»

تمركز افكار بر روي هدف به سادگي حاصل نميشود.اما مهارتي است كه كسب آن امكانپذير است و ارزش آن در زندگي همچون تيراندازي بسيار زياد است.

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 نظر)

امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

رييس يك كارخانه بزرگ معاون خود را احضار و به او مي گويد: «روز دوشنبه، حدود ساعت 7 غروب، ستاره دنباله دار هالي ديده خواهد شد. نظر به اينكه چنين پديده اي هر 78 سال يكبار تكرار مي شود، به همه كارگران ابلاغ كنيد كه قبل از ساعت 7، با به سر داشتن كلاه ايمني، در حياط كارخانه حضور يابند تا توضيحات لازم داده شود. در صورت بارندگي مشاهده هالي با چشم عريان (غير مسلح) ممكن نيست و به همين خاطر كارگران را به سالن نهارخوري هدايت كنيد تا از طريق نمايش فيلم با اين پديده شگفت آشنا شوند.»

معاون خطاب به مدير توليد مي گويد: «بنا بدستور جناب آقاي رييس، ستاره دنباله دار هالو روز دوشنبه بالاي كارخانه طلوع خواهد كرد. در صورت ريزش باران، كليه كارگران را با كلاه ايمني به سالن نهار خوري ببريد تا فيلم مستندي را درباره اين نمايش عجيب كه هر 78 سال يكبار در برابر چشمان عريان اتفاق مي افتد، تماشا كنند.»

مدير توليد خطاب به سرپرست: «بنا به درخواست آقاي معاون، قرار است يك آدم 78 ساله هالو با كلاه ايمني و بدن عريان در نهارخوري كارخانه فيلم مستندي درباره امنيت در روزهاي باراني نمايش دهد.»

سرپرست خطاب به سركارگر: «همه كارگران بايستي روز دوشنبه ساعت 7 لخت و عريان در حياط كارخانه جمع شوند و با كلاه ايمني به آهنگ بارون بارونه با صداي يك خواننده پاپ به نام هالو گوش كنن.»

سركارگر خطاب به كارگران: «آقاي رييس روز دوشنبه 78 سالش مي شود و قرار است در حياط كارخانه و سالن نهار خوري بزن و بكوب راه بيفته و گروه هالو پشمالو برنامه اجرا كنه. هر كس مايل بود ميتونه برهنه بياد ولي كلاه ايمني لازمه.»

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 نظر)

امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

درباره مديريت ژاپني و مديريت آمريكائي بسيار خوانده و شنيده ايد اما راز و رمز موفقيت و اقتدار كشورهائي همچون مالزي كه طي دهه هاي گذشته، جهش بي نظيري در رشد و توسعه اقتصادي داشته اند، به صورت جدي و فراگير مورد بررسي و كالبد شكافي مديريتي قرار نگرفته و يا اگر هم انجام شده باشد، شهرت نيافت و در دسترس قرار نگرفت.

در مالزي، «بهره وري» عامل اصلي توسعه ملي كشور محسوب مي شود و مديران اين كشور ملزم هستند توسعه ملي را از طريق ارتقاي «بهره وري كل عوامل» دنبال كنند. آنها معتقدند مردم با افزايش بهره وري مي توانند سازمان هاي بهره ور بسازند و به وسيله آن سازمان ها مي توانند اقتصاد مورد نظر خود را ارتقا بخشند كه سود اين بهره وري در سطح كشور به مردم خواهد رسيد و اين چرخه پيوسته ادامه پيدا خواهد كرد.

راهكار كشور مالزي براي توسعه، استراتژي لبخندهاست. آنان براي اين كار از حروف واژه SMILES كه به معني لبخندهاست بهره برده و براي هر كدام از حروف اين كلمه تعريفي را مطرح مي كنند كه افراد با به كارگيري آنها در پايان لبخند خواهند زد:

ُS از واژه Strategy، به معني آينده نگري، دورانديشي، راه رسيدن به هدف

M از واژه Measurement ، به معني اندازه گيري

I از واژه Innovation ، به معني نوآوري

L از واژه Learning ، به معني دانش اندوزي

E از واژه Environment ، به معني نگهداري محيط زيست و دوست داشتن آن

S از واژه Salary ، به معني حقوق و دستمزد است.

بنا به اعتقاد آنها با اجراي موارد شش گانه فوق، بهره وري در سازمان پديد خواهد آمد و ارتقاي بهره وري، موفقيت سازمان ها را به دنبال خواهد داشت. سازمان هاي موفق، كشور را سعادتمند مي كنند و كشور سعادتمند، مردم خوشبخت خواهد داشت و اين امر، خوشبختي، شادي، نشاط و لبخند به همراه مي آورد.

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (1 نظر)

امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

سه روز آخر هفته ( 24 تا 26 شهریورماه 1389 ) تدارک دوره بین المللی ITIL Fundation V3 را برای 10 نفر از معاونین، مدیران، سرپرستان و کارشناسانی که در فرآیند استقرار ITIL  در شرکت ماشینهای اداری خوارزمی بیشترین نقش را دارند، دیده بودیم.

آقای P J Corum استاد بین المللی این دوره که سالهاست در سراسر دنیا به تدریس دوره های مرتبط با IT و مشاوره مدیریت در زمینه IT می پردازد مدرس دوره مذکور بود. فارغ از تسلط بسیار زیاد ایشان بر موضوع که نشان از آن داشت که اگر استاد فلسفه موضوع را بداند چقدر می تواند متفاوت باشد تا وقتی که فقط موضوع را یاد گرفته باشد( تفاوت فاحشی با تدریس در ایران توسط مدرسان ایرانی به چشم می خورد ) ، تجربه و فعالیت ایشان در حوزه بانکداری برای شرکت کنندگان جذاب بود.

بیش از 80 % از تجربه وی در حوزه بانکداری می باشد و همکاری با بانکهای بزرگ دنیا کوله باری از دانش و تجربه برای وی که حدود 73 سال از عمرش می گذرد را فراهم آورده است.

ITIL: Information Technology Infrastracture Library مجموعه ای از بهترین تجربیات ( Best Practice ) شرکتهای بزرگ و پیشرو در زمینه IT است که بصورت فرآیندهای مدون و منظمی گردهم آمده است و برای سایر شرکتها الگو شده است، در حقیقت وقتی یک تجربه دانشی مفید در یک سازمان به سازمانهای دیگر نیز سرایت می کند و مورد استفاده قرار می گیرد تبدیل به Best Practice  می شود، این چارچوب می تواند به عنوان چراغ راه البته برای کلیه سازمانهای ارائه دهنده سرویس مورد استفاده قرار گیرد.

بر خلاف Version قبلی ( V2) که 10 فرآیند داشت Version V3 از 30 زیر فرآیند در قالب 4 فرآیند اصلی تشکیل شده است.

فرآیندهای اصلی در V3 عبارتند از :

1. Service Strategy

2. Service Design

3.Service Transition

4. Service Operation

5. Continual Service Improvement

که البته پنجمی یک فرآیند نیست بلکه بازخورد و بازنگری و اقدام اصلاحی است که برای بهینه شدن سطح سرویس الزامی است.

توضیحات بالا را برای آشنائی کلی با موضوع دادم . اما ذکر یک نکته در این دوره برایم جالب بود که باعث نوشتن این پست شد.

در زندگی روزانه با واژه هائی مواجه می شویم که ابعاد آن نامشخصند مثل کیفیت، امنیت ، دوست داشتن و ... راستی زمانی که می گوئیم من یک ماشین با کیفیت، ماست با کیفیت و ... می خواهم از منظر هر یک از ما کیفیت چه ابعادی دارد و چگونه باید با آن مواجه شد.

بنابراین باید هریک از این واژه ها در قاموس رفتاری ما بازتعریف شود یا به قول P J به واژه های کوچکتری که البته قابل اندازه گیری هستند شکسته شوند. یعنی کیفیت شکسته شود به آنچه ما از کیفیت انتظار داریم مثلا در مورد کیفیت خودرو ما دقیقا چه خودروئی را در سطح منابع و امکاناتی که در اختیار داریم با کیفیت می دانیم. مشخص است که هر یک از ما حتی در مورد یک موضوع واحد مانند خودرو می توانیم ابعاد کیفیتی متفاوتی را بیان کنیم و انتظار داشته باشیم. بنابراین

 

همانطور که پیتر دراکر اندیشمند بزرگ علم مدیریت نیز اشاره می کند :

" هر چیز را که نتوان اندازه گرفت نمی توان کنترل کرد و هر چیز را تنوان کنترل کرد نمی توان مدیریت کرد "

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 4.50 (2 نظر)

امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

«امت فاکس» نويسنده و فيلسوف معاصر، هنگام نخستین سفرش به آمريکا براي اولین در عمرش به یک رستوران سلف سرويس رفت ...
وي که تا آن زمان، هرگز به چنين رستوراني نرفته بود در گوشه اي به انتظار نشست با اين نيت که از او پذيرايي شود.
اما هرچه لحظات بيشتري سپري مي شد ناشکيبايي او از اينکه مي ديد پيشخدمتها کوچکترين توجهي به او ندارند،شدت گرفت.
از همه بدتر اينکه مشاهده مي کرد کساني پس از او وارد شده بودند ؛ در مقابل بشقاب هاي پر از غذا نشسته و مشغول خوردن بودند!!!
وي با ناراحتي به مردي که بر سر ميز مجاور نشسته بود،نزديک شد و گفت:
«من حدود بيست دقيقه است که در اينجا نشسته ام بدون آنکه کسي کوچکترين توجهي به من نشان دهد. حالا مي بينم شما که پنج دقيقه پيش وارد شديد با بشقابي پر از غذا در مقابلتان اينجا نشسته ايد!موضوع چيست؟مردم اين کشور چگونه پذيرايي مي شوند؟!»
مرد با تعجب گفت:« ولي اينجا سلف سرويس است !!!»
سپس به قسمت انتهايي رستوران جايي که غذاها به مقدار فراوان چيده شده بود، اشاره کرد و ادامه داد:
« به آنجا برويد، يک سيني برداريد و هر چه مي خواهيد، انتخاب کنيد،پول آن را بپردازيد،بعد اينجا بنشينيد و آن را ميل کنيد...! »
امت فاکس، که قدري احساس حماقت مي کرد، دستورات مرد را پي گرفت.
اما وقتي غذا را روي ميز گذاشت ناگهان به ذهنش رسيد که زندگي هم در حکم سلف سرويس است :
همه نوع رخدادها، فرصت ها، موقعيتها، شاديها، سرورها و غم ها در برابر ما قرار دارد ؛ در حالي که اغلب ما بي حرکت به صندلي خود چسبيده ايم و آن چنان محو اين هستيم که ديگران در بشقاب خود چه دارند و دچار شگفتي شده ايم که چرا او سهم بيشتري دارد ، که از میز غذا و فرصتهای خود غافل می شویم ...؟!!
در حالی که هرگز به ذهنمان نمي رسد خيلي ساده از جاي خود برخيزيم و ببينيم چه چيزهايي فراهم است، سپس آنچه مي خواهيم،برگزينيم...
از کتاب: شما عظيم تر از آني هستيد که مي انديشيد

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 نظر)

مطالب تصادفی

بانکداری شرکتی، تعاریف، راهبردها و مزایا

04-05-1396

بانکداری شرکتی، تعاریف، راهبردها و مزایا

پس از ایجاد بحران سنگین در نظام بانکی آمریکا در دهه 30، قانون گذاران این کشور نوع فعالیت بانک ها را در دو دسته بانکداری تجاری و بانکداری سرمایه تقسیم...

ادامه

استراتژی اقیانوس آبی

12-09-1389

استراتژی اقیانوس آبی (Blue Ocean Strategy ) (BOS ) اخیرا در ادبیات مدیریت استراتژیک مطرح گشته است. برای آشنائی و تبیین این موضوع ابتدا باید تفاوت بین اقیانوس قرمز و آبی...

ادامه
Go to top