امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

مرد جوانی از سقراط پرسید راز موفقیت چیست؟

سقراط به او گفت: "فردا به كنار نهر آب بیا تا ‌راز موفقیت را به تو بگویم." صبح فردا مرد جوان

مشتاقانه به كنار رود رفت.

سقراط از او خواست كه دنبالش به راه بیفتد. جوان با او به راه افتاد. به لبه رود رسیدند و ‌به آب

زدند و آنقدر پیش رفتند تا آب به زیر چانه آنها رسید. ‌ناگهان سقراط مرد جوان را گرفت و زیر آب فرو برد.

جوان نومیدانه تلاش كرد خود را رها كند، امّا سقراط آنقدر ‌قوی بود كه او را نگه دارد. مرد جوان آنقدر

زیر آب ماند كه رنگش به كبودی گرایید و بالاخره توانست خود را ‌خلاصی بخشد.

‌همین كه به روی آب آمد، اولین كاری كه كرد آن بود كه نفسی بس عمیق كشید و هوا را به اعماق

ریه‌اش فرو فرستاد. سقراط از او پرسید "زیر آب چه چیز را بیش از همه مشتاق بودی؟" گفت، "هوا."

‌سقراط گفت: "هر زمان كه به همین میزان كه اشتیاق هوا را داشتی موفقیت را مشتاق بودی، ‌تلاش

خواهی كرد كه آن را به دست بیاوری؛ موفقیت راز دیگری ندارد"

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 نظر)

امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

ملا نصرالدين هميشه اشتباه مي‌كرد ملا نصرالدين هر روز در بازار گدايي مي‌كرد و مردم با نيرنگي٬ حماقت او را دست مي‌انداختند.

دو سكه به او نشان مي‌دادند كه يكي شان طلا بود و يكي از نقره.اما ملا نصرالدين هميشه سكه نقره را انتخاب مي‌كرد.
اين داستان در تمام منطقه پخش شد.

هر روز گروهي زن و مرد مي‌آمدند و دو سكه به او نشان مي دادند و ملا نصرالدين هميشه سكه نقره را انتخاب مي‌كرد. تا اين كه مرد مهرباني از راه رسيد و از اين كه ملا نصرالدين را آن طور دست مي‌انداختند٬ ناراحت شد. در گوشه ميدان به سراغش رفت و گفت:
هر وقت دو سكه به تو نشان دادند٬ سكه ی طلا را بردار. اين طوري هم پول بيشتري گيرت مي‌آيد و هم ديگر دستت نمي‌اندازند.
ملا نصرالدين پاسخ داد:
ظاهراً حق با شماست٬ اما اگر سكه ی طلا را بردارم٬ ديگر مردم به من پول نمي‌دهند تا ثابت كنند كه من احمق تر از آن‌هايم.
شما نمي‌دانيد تا حالا با اين كلك چقدر پول گير آورده‌ام.

شرح حكايت

 1 )  دیدگاه بازاریابی استراتژیک
ملا نصرالدين با بهره‌گيري از استراتژي تركيبي بازاريابي، قيمت كم‌تر و ترويج، كسب و كار «گدايي» خود را رونق مي‌بخشد. او از يك طرف هزينه ی كمتري به مردم تحميل مي‌كند و از طرف ديگر مردم را تشويق مي‌كند كه به او پول بدهند .
" اگر كاري كه مي كني٬ هوشمندانه باشد٬ هيچ اشكالي ندارد كه شما را احمق بدانند."

2) دیدگاه سیستمی اجتماعی
ملا نصرالدین درک درستی از باورهای اجتماعی مردم داشته است. او به خوبی می دانست که گداها از نظر مردم آدم های احمقی هستند. او می دانست که مردم، گدایی یعنی از دست رنج دیگران نان خوردن را دوست ندارند و تحقیر می کنند. در واقع ملانصرالدین با تایید باور مردم به شیوه ی خود، فرصت دریافت پول را بدست می آورد.
" اگر بتوانی باورهای مردم را تایید کنی، آن ها احتمالا به تو کمک خواهند کرد. "

3) دیدگاه حکومت ماکیاولی

ملا نصرالدین درک درستی از نادانی های مردم داشت.او به خوبی می دانست هنگامی که از دو سکه ی طلا و نقره مردم، شما نقره را بر می دارید آن ها احساس می کنند که طلا را به آن ها بخشیده اید! و مدتی طول خواهد کشید تا بفهمند که سکه ی طلا هم از اول مال خودشان بوده است . و این زمان به اندازه ی آگاهی و درک مردم می تواند کوتاه شود. هرچه مردم نا آگاه تر بمانند زمان درک این نکته که ثروت خودشان به خودشان هدیه شده طولانی تر خواهد بود. در واقع ملانصرالدین با درک میزان جهل مردم به شیوه خود، فرصت دریافت پول را بدست می آورد.

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 نظر)

امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

تغییر موضوعی است که به عنوان یکی از رسالت های این سایت همواره به آن اشاره شده است، براین اساس و به دلیل امکانات بهتری که قالبهای جدید در اختیار نویسنده و البته خوانندگان محترم قرار می دهد، بر آن شدیم تا قالب سایت را تغییر دهیم ، امیدوارم با نظرات خود همچون گذشته ما را در بهبود وضعیت وب سایت یاری رسانید.

ضمنا در اینجا لازم است از زحمات بی دریغ کارشناس فنی و طراح کمال تشکر را بنمایم 

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (2 نظر)

امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 3.88 (4 نظر)

امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive

آلبرت اينيشتين :

هرکس يک نابغه است. ولي اگر يک ماهي را به واسطه عدم توانايي آن در بالارفتن از درخت بيازماييم،

آن ماهي تمام عمرش را بر اين باور زندگي خواهد کرد که يک احمق است

.

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 4.75 (2 نظر)

مطالب تصادفی

کتاب بازارهای مالی و استراتژی شرکتی

05-09-1397

کتاب بازارهای مالی و استراتژی شرکتی

کتاب بازارهای مالی و استراتژی شرکتی با ترجمه دکتر اکبر افتخاری منتشر شد.  برای اولین بار کتاب "بازارهای مالی و استراتژی شرکتی" نوشته دیوید هیلیر، مارک گرینبلت و شرایدن تیتمن به...

ادامه

لبخند زدن را فراموش نكنيد…

13-05-1389

دختر كوچكي هر روز پياده به مدرسه مي رفت و بر مي گشت .با اينكه ها آن روز صبح هوا زياد خوب نبود و آسمان نيز ابري بود ، دختر...

ادامه

چوب معلم گل است ؟

01-07-1391

سخت آشفته و غمگین بودم… به خودم می گفتم:بچه ها تنبل و بد اخلاقند                 دست کم میگیرنددرس ومشق خود را… باید امروز یکی را بزنم، اخم کنمو نخندم اصلا                               تا...

ادامه
Go to top