امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive
 

موشی افسار شتری را گرفت و به راه افتاد. شتر به دلیل طبع آرامی که دارد با وی همراه شد ولی در باطن منتظر فرصتی بود تا خطای موش را به وی گوش زد کند. این دو به راه ادامه دادند تا به کنار رودخانه ای رسیدند. موش از حرکت باز ایستاد و شتر از او پرسید که: «چرا ایستاده ای تو رهبر و پیشاهنگ من هستی؟»

موش گفت: «این رودخانه خیلی عمیق است.»

شتر پایش را در آب نهاد و رو به موش گفت: «عمق این آب فقط تا زانوست.»

موش گفت: «میان زانوی من و تو فرق بسیار است.»

شتر پاسخ داد: «تو نیز از این پس رهبری موشانی چون خود را بر عهده گیر.»

چون پیمبر نیستی پس رو براه*******تا رسی از چاه روزی سوی جاه

تو رعیت باش گر سلطان نیی*******خود مران چون مرد کشتی بان نیی

 

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (1 نظر)

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب تصادفی

هدف

04-06-1392

هدف

ادامه

13 شاخص فرهنگی قابل بهبود در ایرانیان

28-09-1393

1. اکثر ما ایرانی ها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم. 2. در هر شرایطی منافع شخصی را به منافع ملی اولویت می دهیم. 3. با طناب مفت حاضریم خود را...

ادامه

جامعه اطلاعاتي

17-10-1390

نشريه عصر ارتباط شماره 438 مورخ 90/10/10 مصاحبه اي را با آقاي دكتر نمكدوست منتشر نموده است، كه از زواياي بسيار مفيدي برخوردار است، در اينجا پاسخ به دو سئوال...

ادامه
Go to top