امتیاز کاربران

Star InactiveStar InactiveStar InactiveStar InactiveStar Inactive
 

اغلب مدیران میانی و عملیاتی سازمانها تصور می کنند تنها وظیفه مدیریتی اشان کنترل و نظارت است.

وظایف کلی مدیریت در همه سطوح مدیریتی اعم از ارشد، میانی و عملیاتی عبارتند از : برنامه ریزی، سازماندهی، تصمیم گیری، انگیزش، کنترل و نظارت

البته در هر یک از سطوح سه گانه مدیریت وظایف مدیریت در اولویت بندی متفاوتی قرار می گیرند، مثلا مدیران ارشد بیشتر در حال برنامه ریزی ، سازماندهی و تصمیم گیری هستند، اما وظایف انگیزش و نظارت آنها نیز به قوت خود باقی است.

در سطوح میانی و عملیاتی اغلب مدیران در این تفکرند که چون از صبح تا شام به فعالیت می پردازند، عملکرد بهینه مدیریتی نیز دارند و وقتی مواجه با نارضایتی عملکردی از طرف مدیران ارشد می شوند و یا در معرض ناتوانی قرار می گیرند، انگار دنیا بر سرشان خراب می شود.

اولین ناهمگونی شناختی که اینجا برای ایشان بروز می کند این است که تمام زحمات ما نادیده انگاشته شده است، ما که صادقانه و با دلسوزی به فعالیت می پرداختیم پس چه شده است که اکنون متهم به ناتوانی و سوء مدیریت می شویم و فارغ از فهم دقیق موضوع انگشت اتهام به سمت مدیران ارشد دراز می کنند.

آنچه لازم است این دسته از مدیران بدانند آنکه وقتی افراد از سطح کارمندی و کارشناسی به سطح مدیریتی ارتقاء می یابند، وظایف جدیدی با مقیاس متفاوتی به سمت
آنها متوجه می شود.

مدیران ارشد علاوه بر کنترل و نظارت که ساده ترین و پیش پا افتاده ترین بخش از وظایف مدیریتی است و البته لازم است. انتظار دارند که مدیران وظایف دیگر خود بالاخص برنامه ریزی ، سازماندهی و تصمیم سازی صحیح را نیز بخوبی انجام دهند.

یک پیشنهاد برای این دسته از مدیران : در پایان هر ماه یک برنامه یادآوری در قالب یک ماتریس وظایف مدیریتی برای خود تنظیم نمایند و به بررسی آنچه در ماه گذشته در هر وظیفه انجام داده اند پرداخته و جمع بندی کنند که کدام دسته از وظایف سهم بیشتری در سبد عملکردی آنها دارد.

البته با این حساب عملکرد استراتژیک و تفکر استراتژیک پیشکش!

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 نظر)