امتیاز کاربران

Star ActiveStar ActiveStar ActiveStar ActiveStar Inactive
 

نشريه عصر ارتباط شماره 438 مورخ 90/10/10 مصاحبه اي را با آقاي دكتر نمكدوست منتشر نموده است، كه از زواياي بسيار مفيدي برخوردار است، در اينجا پاسخ به دو سئوال به عنوان نمونه آمده است، توصيه مي كنم متن كامل اين مصاحبه را از اين نشريه مطالعه نمائيد:

بحث توسه زیر ساخت های فنی برای تحقق جامعه اطلاعاتی به میان می ­آید، سئوال من این است که مثلاً در جامعه­ ای مثل جامعه ایران آیا می­توان بدون در نظر گرفتن ابزارها و زیر ساخت­های فنی و مهندسی منتظر تحقق جامعه اطلاعاتی و آزادی رسانه­ ها بود؟

درست است که زیر ساخت­ها از اهمیت زیادی برخوردارند اما به اعتقاد کسانی مانند من محتوا مهم­تر از زیر ساخت است. به بیان دیگر ایجاد امکان داد و ستد آزادانه اطلاعات و به اشتراک گذاشتن آزادانه محتوا ارزشمندتر از تأمین زیرساخت­هاست.

نکته اینجاست که برخی معتقدند ایجاد وگسترش امکانات و زیر ساخت­های فنی خود به خود منجر به جریان آزاد مبادله اطلاعات خواهد شد؟

بله ولی کندتر و با چالش­های بیشتر. یک مثال می­زنم: به نظر شما آیا حذف ضرورت اخذ مجوز نشریه از قانون مطبوعات یا اجازه دادن به شهروندان برای راه­ اندازی شبکه­ های رادیو و تلویزیونی ما را بیشتر به تحقق جامعه اطلاعاتی نزدیک می­کند یا افزایش پهنای باند؟ من کاملاً مدافع افزایش پهنای باند هستم و آن را از جمله حقوق بشر می­دانم، بحثم واقعی کردن مقایسه­ هاست و تاکید بر این موضوع به غایت مهم که هسته اصلی جامعه­ اطلاعاتی دسترسی آزادانه و همگانی به اطلاعات است.

اکنون در چنین پیش­ فرضی شکاف دیجیتال چگونه تفسیر می شود؟ اینکه اگر دولت­ها این امکانات را برای همه و به طور یکسان فراهم نکنند، همین نوعی بی عدالتی اجتماعی تلقی خواهد شد؟

مهم­ترین نابرابری در جامعه ما نابرابری در حوزه دسترسی به خود اطلاعات است. به این معنی که دولت تمامی اطلاعات حوزه عمومی و نیز حوزه خصوصی شهروندان، هر دو را به طورکامل در اختیارگرفته است. در مقابل، شهروندان نه تنها به اطلاعات مربوط به حکومت و نهادهای آن دسترسی ندارند بلکه حتی از امکان اصلاح اطلاعات نادرست مربوط به خودشان که حکومت گردآوری و آرشیوکرده، محرومند. بنابراین شکاف واقعی شکاف میان حق دسترسی دولت به همه نوع اطلاعات حتی خصوصی ترین اطلاعات مربوط به زندگی معمول مردم و محرومیت شهروندان از دسترسی به اطلاعاتی است که می­تواند روی سرنوشت شان تأثیر مستقیم بگذارد. البته من منکر شکاف دیجیتال و جریان نابرابر اطلاعات میان کشورهای پیشرفته و در حال توسعه یا توسعه ­نیافته نیستم. برای مثال هیچکس منکر شکاف اطلاعاتی میان آمریکا وکنیا نیست. نتیجه مقایسه میان آمریکا وکنیا یا کامبوج واضح و روشن است اما پرسش اینجاست که آیا مردم کنیا حق ندارند به اطلاعاتی که متعلق به خودشان است و دولت­شان از آنها دریغ می­کند، دسترسی داشته باشند؟ باید ‏نخست پاسخ این سئوال را داد نه اینکه بحث را حول رفع تقریباً ناممکن نابرابری اطلاعات میان دوکشورکنیا و مثلاً آمریکا متمرکز کرد. این مقایسه بدون شک غیر عاقلانه و بی نتیجه است. به همین خاطر صحبت­های سازمان­هایی ‏مثل یونسکو و امثالهم درباره جریان یک­سویه اطلاعات و شکاف دیجیتال هیچ نتیجه عملی نداشته است. به نظرم بهتر است به جای پرداختن به این ادبیات بی­ خاصیت رسمی روی این موضوع متمرکز شویم که بنیان همه کنش­های آگاهانه در هر جامعه ­ای دسترسی آزادانه به اطلاعات است. باید باور کنیم بدون حق دسترسی، کنش آگاهانه یا مشارکت فعالانه شهروندان در فرآیندهای اجتماعی محلی از اعراب ندارد.

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 نظر)