برخی افراد به این تصور اشتباه معتقدند که افرادند که سازمانها به آنها وابسته اند و بدون آنها سازمانها نمی توانند به حرکت خود ادامه دهند ولی واقعیت این است که با وجودیکه افراد با ورودشان به سازمانها تاثیرات عمیقی می گذارند و بعضا ناجی سازمان می باشند اما سازمانها دارای موجودیت مستقلی هستند که باید فارغ از موجودیت افراد ارزیابی شوند و مورد مطالعه قرار گیرند.
افراد باید بدانند که هر سازمانی دارای سبغه و جایگاه خاص خود می باشد و فرهنگ و گذشته خود را به هر حال یدک می کشد، حال هرچه سازمان از عمر بیشتری برخوردار گردد انجام تغییرات و عوض کردن فرهنگ حاکم بسیار مشکل می گردد و باید با آرامش و تامل زیادی اداره گردد.
در این زمینه توجه به شاخصه های فرهنگی، میانگین سنی افراد، تحصیلات، بافت فرهنگی و ... می تواند بسیار راهگشا باشد.
لازم بذکر است تحمل افرادی که ادامه حیات سازمان را معطوف به وجود خود می پندارند، منطقی بنظر نمی رسد.