دیباچه
در عصری زندگی میکنیم که اندیشهی"میدانم چه میخواهم و اکنون آن را میخواهم" حکم فرما است . زمان غذاهای آماده و دلمشغولیهای فوری است . زمان تقدم خود بر دیگران و من! من! من! است. نوعی مسابقهی موش و گربه است. در چنین وضعیتی گویا ذهنیت رسیدن به ثروت سریع و به هر قیمت، از ادامهی زندگی با اهمیتتر شده است.
به همین علت است که بسیاری از مردم در تجارت فیوچرز(معاملات سلف) و محصولات مشغول به کار شدهاند. تجارت فعالیتی مهم است. به عبارت دیگر تجارت در مواقعی از نظر مالی فلجکننده است. خرید و فروش همانطور که کاری سودآور است نوعی بازی پرمخاطره هم هست. بازی تجارت، بازیکنانی را که در صدد آموزش قواعد بازی برنیامدهاند را نمیبخشد. برای کسانی که با ذهنیت "ثروتمند شدن سریع" یا "حالا میخواهم" وارد کار میشوند، شکست یقینیتر است.
نرخ زیاندهی کسانی که سعی دارند تا در بازارهای اهرمی کار کنند حدود 90 درصد است. بیشتر بگویم، معنی این حرف اینست که 90 درصد کسانی که شروع به معاملات میکنند. با نرخ زیان بالایی متوقف میشوند. بارها دیدهایم، در هربازهی زمانی 90 درصد حسابهای باز، زیان نشان میدهد در حالی که 10 درصد حسابهای سودده است. آمارهای فوق گویای این مطلب است که احتمال ثروتمند شدن سریع در این بازارها خیلی ضعیف است. برای کسب سود واقعی در این بازارها، معاملهگران باید مدیریت مالی داشته باشند. مگر آن که موفقیت چشمگیر از راه برسد. هیچکس در بازارهای اهرمی بدون استراتژی مدیرت مالی صحیح نمیتواند آتیهی خوبی داشته باشد. مدیریت مالی موضوع و مبنای این کتاب است.
ریان جونز
کلرادو اسپرینگ، کلرادو
مارس 1999